حسرت یا تمنا؟
اما نکته مهم؛ این مهمانی خداست که تمام می شود نه مهربانی خدا! که رحمتش بی انتهاست.
درهای این تالار ضیافت با شکوه و پر برکت، بسته می شوند اما درهای توبه و بازگشت همیشه باز است. همیشه و برای هر بنده ی زنده ای که تمایل به توبه و اصلاح داشته باشد.
تمام درهای بازِ بهشت که بعد از رمضان بسته می شود را می شود به روی خود باز نگه داشت با دعا آن هم دعایی با دل پاک و نیتی زلال و صاف
با همین قلب پر از ترس و امید و زاری در شب عید فطر می شود درهای بسته ی جهنم را لااقل به سوی خود بسته نگه داشت.
می شود
رمضان؛ با روزه ها و سحرخیزی هایش، با تلاوت قرآن و دعا و راز و نیازهایش همه و همه و با تمام حال خوبش مثل یک اِشانتیونی است برای یک زندگی پاک و معنوی، مدلی است برای یک زندگی پر از برکت و صفا
اگر می پسندی، سفارش نده! اینجا بوتیک و مغازه ادکلن فروشی نیست درگاه سلطان است پادشاه بی همتایی که ... بیده المُلک پس از او درخواست کن. بخواه و التماس کن، تا حیات و مماتت همه طیبه شود. یعنی همه همه بشود از جنس حیات و ممات علی بن ابی طالب صلوات الله علیه. ان شاءالله
اللَّهُمَّ أَحْيِنِي عَلَى مَا أَحْيَيْتَ عَلَيْهِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ أَمِتْنِي عَلَى مَا مَاتَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام
آقای ساکت! ناطق نوری!
جای همه شما خالی شب ۲۳ مشرف شدیم خدمت امام هشتم علیه السلام و طبق معمول جمعیت میلیونی حرم آماده بود که شب قدره با صفایی داشته باشد اما متاسفانه جناب آقای ناطق نوری این وضعیت را بهم زد و داده مردم ولایت مدار را در آورد.مطلب ذیل برای جواب صحبت های ایشان می باشد
سکوت آنقدرها هم چیز بدی نیست، اگر حرف آدمی بخواهد ناراست باشد و نادرست. عده ای همان به حرف نزنند که اگر چنین کنند، کسی لال صدای شان نمی کند. می دانم؛ وقتی روی سخن جناب ناطق نوری است، باید کمی مودب تر باشم، اما چه کنم که من میرزابنویس بچه های جنگم. آقای ساکت همه فتنه ۸۸ سکوت اختیار کرده بود، اینک اما زبان شان باز شده و علیه یاران صدیق ولی امر که گاهی تک مضرابی دچار خرافه و حرف غلط و سخن غیر ضرور و کلام بی خود می شوند، شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سرمی دهد و به این هم بسنده نمی کند و ادامه می دهد؛ «در طول جنگ بعضی از بچه ها که ظرفیت کمتری داشتند بر اثر دوری از خانواده، فشار جنگ و غربتی که در جبهه دچارش شده بودند به افسردگی دچار شدند و گرفتار نوعی بیماری روانی شدند. عده ای از اینها ادعا می کردند امام زمان را می بینند… اینها دچار تخیل و توهم شده بودند». گیرم عده ای از بچه ها دچار وهم شده بودند، امام عزیز ما دچار چه شده بود که می گفت… قشنگ می گفت و توی دهان بعضی ها می زد؛ «شهید نظر می کند به وجه الله»؟!
حتما ادامه مطلب را بخوانید
سوختن
و رمضان سنگ گرم است و از سنگ گرم پای روندگان میسوزد و شاید که بوقت وضع این اسم ماه صیام در شدت گرما باشد و یا مأخوذ است از رمض که بمعنی سوختن است، چون ماه صیام گناهان را میسوزد لهذا به این اسم مسمی گشت و یا آنکه مشتق از رمض است و معنی رمض سوخته شدن پای از گرمی زمین، چون ماه صیام موجب سوختگی و تکلیف نفس است.
غیاث الدین بن جلال الدین رامپوری، غیاث اللغات