تلخي و شيريني نقد و انتقادپذيري
در مقاله حاضر نویسنده با بررسی اهمیت و جایگاه نقد و انتقاد، از انتقادپذیری به عنوان یكی از توصیههای اكید دینی یاد كرده و آن را لازمه هر گونه پیشرفت و كمال دانسته است.
نقد به معنای جدا كردن سره از ناسره است. به این معنا كه هر چیز با ارزشی كه با چیز بی ارزشی در آمیخته باشد، با ابزارهای مخصوص خودش از هم جدا میشود؛ مانند كاری كه كشاورزان با الك كردن انجام میدهند یا كارگران ساختمانی با سرند كردن، سنگریزههای درشت را از شن و ماسه جدا میكنند یا مانند زرگران كه عیارهای مختلف زر را جدا كرده و زر سرخ ناب را از ناخالصی بیرون میكشند.
نقد، آسیب شناسی سخن
سخن نیز از نظر ظاهری و باطنی یعنی محتوا، گاه چنان است كه زشت و زیبا، بد و خوب آن در هم آمیخته میشود و ناقد میكوشد تا زیباییها و خوبیهای سخن را از زشتیها و بدیهایش جدا كرده و به نمایش گذارد. از این رو نقد، همواره تلخ و گزنده است؛ زیرا آسیب شناسی كلام و سخن است و اصولا انسانها به تلخی گرایش ندارند و همواره حلوای چاپلوسی را دوست میدارند؛ چرا كه با طبع و طبیعت ایشان تناسب دارد.
اما انسان عاقل میداند كه نقد هر چند كه داروی تلخ و گزندهای است ولی لازم بقا و رشد و بالندگی انسان و زندگی است. در جامعهای كه نقد پذیرفته شده باشد، به این معناست كه آن انسان و جامعه به بلوغ رسیده است؛ زیرا میداند كه انسانها هر چند در كمال باشند ولی تا اتمام و غایت كمال راهی بس دشوار و درازی دارند؛ لذا برای بقای خود میكوشد تا آفات و بیمارهای را بشناسد و حتی گاه با چاقوی جراحی نقد، آن را از تن خویش هر چند با درد، بیرون آورد؛ زیرا این غده سرطانی اگر در بدن بماند موجب مرگ میشود. ناقد، دكتر آسیب شناس و آفت شناسی كه بیماری را میبیند و علت درد را میشناسد و با چاقوی تیز نقد به جراحی یا درمان درد و بیماری میپردازد.
انتقادپذیری، توصیه اكید دینی
اصولاً كسانی كه واقعا دوست دارند نقاط ضعف خود را بشناسند و كارها و عملكردها و رفتارهای خود را آسیب شناسی كنند، نه تنها از نقد نمی هراسند و گریزان نیستند بلكه حتی از آن نیز استقبال میكنند و آن را موهبتی الهی میدانند. افرادی كه همواره خواهان كمال هستند باید این حدیث گوهربار امام صادق(ع) را آویزه گوش خود كنند كه:
«احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی»
«بهترین دوستانم، كسانی اند كه عیبهایم را به من هدیه بدهند.» (بحارالانوار/74/282)
این آموزه والا و ارزشمند باید به صورت تابلوی شكیل و زیبا بالای سر هر مدیر و مسئولی باشد تا بدین طریق اعلام كند اولا كارها و رفتارهایش خالی از عیب نیست و ثانیاً از هرگونه انتقاد و نقد و آسیب شناسی استقبال میكند. كسی كه خواهان رسیدن به مراتب بالای ترقی و پیشرفت و كمال است قطعا از شنیدن نقد، هیچ گاه آزرده خاطر و برآشفته نمیشود كه حتی از آن استقبال هم میكند و آن را هدیهای ارزشمند قلمداد میكند و باید از انتقادكننده- بشرط آنكه انتقاد او از روی غرض ورزی و هوای نفس و... نباشد- تشكر و تقدیر هم بكند.
نقدپذیری همچنین گویای آن است كه شخص از رذایلی چون غرور و تكبر بدور است و روحیهاش با تواضع عجین گشته است.
ضرورت دوری از چاپلوسان و توجه به ناقدان
از امیر مومنان علی(ع) روایات بسیاری است كه از اهل تملق و چاپلوسی پرهیز كنید؛ زیرا آنان همانند دوستان نادانی هستند كه به بیمار دیابتی، حلوای چاپلوسی میخورانند و او را به سوی مرگ و نیستی میكشانند. آن حضرت(ع) به مالك اشتر و دیگر كارگزاران نظام اسلامی سفارش میكند كه یاران خویش را از كسانی برگزینند كه اهل تملق و چاپلوسی نباشند و با زبان تند و تلخ نقد و انتقاد، به آسیب شناسی كارها بپردازند تا امكان شناسایی و درمان درد و بیماری فراهم آید.
آن حضرت در نامه 53 كه در نهج البلاغه آمده است میفرماید:
باید كه برگزیدهترین وزیران تو كسانی باشند كه سخن حق بر زبان آرند، هر چند، حق تلخ باشد و در كارهایی كه خداوند بر دوستانش نمیپسندد كمتر تو را یاری كنند، هر چند كه این سخنان و كارها تو را ناخوش آید. به پرهیزگاران و راست گویان بپیوند، سپس، از آنان بخواه كه تو را فراوان نستایند و به باطلی كه مرتكب آن نشدهای، شادمانت ندارند، زیرا ستایش آمیخته به تملق، سبب خودپسندی شود و آدمی را به سركشی وا دارد.
یكی از دوستان روایتی را نقل میكرد كه البته خودم آن را در جایی ندیدم. ایشان میگفت كه امام رضا(ع) به امام جواد(ع) نامهای نوشت كه شنیدم برخی از اطرافیان، تو را از در پشتی میبرند تا مردم تو را نبینند، سوگند به خدا و آن حقی كه بر گردن تو دارم از همان در بزرگ رفت و آمد كن تا مردم تو را ببینند.
شهریاران ماكیاولی دوست دارند كه مردم یا نفهم باشند یا خودشان را به نفهمی بزنند و چیزی را كه میبینند و میشنوند و درك میكنند، نفهمند. ولی باید گفت كه انسانها هر چند مدتی سكوت میكنند و به مصالحی خاموشی بر میگزینند ولی هرگز این وضعیت پایدار نخواهد ماند؛ زیرا اگر كفر، دولتها را ساقط نمیكند ولی بیعدالتی و ظلم، تباهی ملت و دولت را به دنبال خواهد داشت. از این رو خداوند ماموریت پیامبران را آگاه سازی مردم نسبت به حقوق خویش و قیام تودهها به عدالت در چارچوب عقل و وحی و كتاب و سنت قرار داده است. (حدید، آیه 25
+ نوشته شده در ساعت توسط طلبه
|